عاشقانه ها
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عاشقانه ها و آدرس hamed-salim.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.








شعر.تنهایی.باران.تنهاتر

زمانی شعر می گفتم برای غربت باران …

 

ولی حالا خودم تنهاترم ، تنهاتر از باران …

 

 


برچسب‌ها: شعر, تنهایی, تنهاتر, باران,
[ سه شنبه 16 مهر 1392 ] [ 10:46 ] [ حامد ]

دوره ،دوره ی گرگهاست …

مهربان که باشی ، می پندارند دشمنی!

گرگ که باشی ، خیالشان راحت میشود از خودشانی!!!

ما تاوان گرگ نبودنمان را می دهیم


برچسب‌ها: دوره دوره ی گرگهاست, تاوان, گرگ, نبودنم, رامیدهم,
[ یک شنبه 14 مهر 1392 ] [ 20:23 ] [ حامد ]

 

بعد از تو

بعد از تو من هرگز ، عاشق نخواهم شد

 

 

 

اون آدم شاد سابق نخواهم شد

 

 

 

عادت نخواهم کرد ، هرگز به این بازی

 

 

 

مغلوب چشمای صادق نخواهم شد

 

 

 

کاری که چشمای ناز تو با من کرد...

 

 

 

از زخم شمشیر و از دشنه بدتر بود

 

 

 

من اینو میدونم ، هرگز در این دنیا

 

 

 

عاشق نخواهم شد ، این بار آخر بود

 

 

 

 

 

 

این بار آخر بود ، از عشق سر خوردم

 

 

 

باید به تنهایی ، ایمان می آوردم

 

 

 

هرگز نفهمیدی من عاشقت بودم

 

 

 

من عشق آوردم ، افسردگی بردم

 

 

افسردگی های این عاشق سرسخت

 

 

 

تنها رفیقش بود ، در لحظه های سخت

 

 

 

بعد از تو من هرگز ، عاشق نخواهم شد

 

 

 

عاشق نخواهم شد ، دنیا خیالت راحت

 


برچسب‌ها: بعد از تو ,
[ جمعه 11 مرداد 1392 ] [ 23:31 ] [ ]

مدت زیادی از زمان ازدواجشان می گذشت و طبق معمول زندگي فراز و نشیب های خاص خودش را داشت.
یک روز زن که از ساعت های زیاد کار شوهر عصبانی بود و همه چیز را از هم پاشیده می دید، زبان به شکایت گشود و باعث ناامیدی شوهرش شد. مرد پس از یک هفته سكوت همسرش، با کاغذ و قلمی در دست به طرف او رفت و پیشنهاد کرد هر آنچه را که باعث آزارشان می شود را بنویسید و در مورد آن ها بحث و تبادل نظر کنند.

زن که گله های بسیاری داشت بدون اینکه سرخود را بلند کند، شروع کرد به نوشتن.
مرد پس از نگاهی عمیق و طولانی به همسر، نوشتن را آغاز کرد.
یک ربع بعد با نگاهی به یکدیگر کاغذ ها را رد وبدل کردند. مرد به زن عصبانی و کاغذ لبریز از شکایت خیره ماند…
اما زن با دیدن کاغذ شوهر، خجالت زده شد و به سرعت کاغذ خود را پاره کرد.
شوهرش در هر دو صفحه این جمله را تکرار کرده بود: ”دوستت دارم عزیزم”

 

 


برچسب‌ها: جمله ي جادويي,
[ پنج شنبه 10 مرداد 1392 ] [ 14:0 ] [ ]

چنگ میزنم به خیالت!
مشتم را که باز میکنم غمگینتر میشوم...
عطر دست هایت می پرد!

   کدام را نگه دارم؟؟
خیالت را؟؟
عطر دست هایت را؟؟
آن روزهای از دست رفته را؟؟
  یا...؟؟
هیچکدام!
  من خواب و خیال نمیخواهم!
... خودت را کم دارم...!
   یادت که نرفته؟
  تو یک آغوش به من بدهکاری...

 


برچسب‌ها: آغوش:بدهکاری:یادت که نرفته تو یک آغوش بهم بدهکاری,
[ پنج شنبه 13 تير 1392 ] [ 23:32 ] [ ]
از ایـن میعـادگــاه تکــراری خستـــه ام!


بیـا اینبـار جـای دیگـــری قـرار بگـذاریم


بــــرای بــــــاهــم بـــــــودن



جـــایی جــز خیـالم...!!

قرارمان در میعاد گاه خیال


برچسب‌ها: میعادگاه"تکراری"قرارمان جای جز خیالم,
[ چهار شنبه 12 تير 1392 ] [ 10:24 ] [ حامد ]

ایـ‗ـن عاشــ‗__‗ــقـانه تـ‗ـریـ‗ـن غــ‗__‗ــزل را ..


بـ‗ـا هـ‗ـر قــ‗__‗ــیــدی ...


کـ‗ـه دوســ‗__‗ــت مـیــ‗__‗ــداری!...


بـ‗ـخــ‗__‗ــوان:


دوســ‗__‗ــتـ‗ـت دارم . . . !


برچسب‌ها: دوســ‗__‗ــتـ‗ـت دارم !, , دوستت دارم"غزل",
[ جمعه 31 خرداد 1392 ] [ 11:1 ] [ حامد ]

دخترک برگشت

 

چه بزرگ شده بود

 

پرسیدم پس کبریتهایت کو؟

 

پوزخندی زد...

 

گونه اش آتش بود ، سرخ، زرد...

 

..............

 

گفتم می خواهم امشب با کبریتهای تو این سرزمین را به آتش بکشم

 

دخترک نگاهی انداخت ،تنم لرزید..

 

گفت : کبریتهایم را نخریدند

سالهاست تن می فروشم......

 

[ دو شنبه 6 خرداد 1392 ] [ 11:11 ] [ حامد ]

از تو دلگیر نیستم…  از دلم دلگیرم..  که بیوفاییت را صبورانه تحمل میکند…

از تو دلگیر نیستم…

از دلم دلگیرم..

که بیوفاییت را صبورانه تحمل میکند…

از تو دلگیر نیستم…  از دلم دلگیرم..  که بیوفاییت را صبورانه تحمل میکند…


برچسب‌ها: از تو دلگیر نیستم… از دلم دلگیرم, , که بیوفاییت را صبورانه تحمل میکند…,
[ شنبه 28 ارديبهشت 1392 ] [ 17:47 ] [ حامد ]
باورت بشود یا نه !؟




روزی می رسد که دلت برای هیچ کس به اندازه من تنگ نخواهد شد .




برای نگاه کردنم ، خندیدنم ، اذیت کردنم .




برای تمام لحظاتى که در کنارم داشتی .




روزی خواهد رسید که در حسرت تکرار دوباره من خواهی بود .
 
 
باورد بشود یا نه روزی دلتنگم میشوی




می دانم روزی که نباشم هیچکس تکرار من نخواهد شد . .

برچسب‌ها: باورت بشود یا نه !؟,
[ دو شنبه 23 ارديبهشت 1392 ] [ 10:15 ] [ حامد ]
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 14 صفحه بعد
.: Weblog Themes By salimhost :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
امکانات وب

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 57
بازدید ماه : 1021
بازدید کل : 188979
تعداد مطالب : 131
تعداد نظرات : 69
تعداد آنلاین : 1